اعتياد يكي از مشكلات بسيار جـدي اسـت كـه باعث ايجاد مشكلات متعدد براي فرد معتاد، خانواده و اطرافيان او و جامعه مي شود. بزرگتـرين توليـد كننـده مواد مخدر، كشور افغانستان است و ايران از يك سـو به دليل همسايگي با افغانستان و دسترسـي آسـان بـه مواد در داخل كشـور و از سـوي ديگـر جـوان بـودن جمعيت كشور در زمره كشورهاي مساعد براي بـروز مشكلات سوء مصرف مواد قرار دارد.
خطر اعتيـاد در كودكــان و نوجوانــان بيشــتر از خطــر آن بــراي بزرگسالان است، زيرا مغز و بـدن اشـخاص جـوان و هم چنين نگرش آنان نسبت به زندگي در اين سـنين در حال تكوين است. گرايش افراد به اعتياد علاوه بـر ايـنكه تحت تأثير سن آنهاسـت،
از عوامـل فـردي ماننـد
- فقر معنوي
- افسردگي
- بيماري
- لذت جويي
- عدم اعتمادبه نفس
- استقلال طلبي
- عدم رشد شخصيت
- نااميدي
عوامـل خـانوادگي ماننـد
- اعتيـاد يـك يـا چنـد نفـر از اعضــاي خــانواده يــا خــلاً عــاطفي عميــق در روابــط خـانوادگي؛
- عوامــل اجتمــاعي ماننــد؛
- محــيط مدرســه
- دوستان ناباب
- تفريحات ناسالم
- بيكاري
- عدم مقبوليت اجتمــاعي
- فقــر مــالي و فرهنگــي
- رشــد جمعيــت
- مهاجرت هاي بي رويه
- عوامل جغرافيـايي اقتصـادي وسياسي مانند؛
- سكونت در مسير عبور مواد مخدر
- فقرو بحــران اقتصــادي
- تهــاجم فرهنگــي نيــز تــأثيرم يپذيرد.
البته اعتياد يـك اصـطلاح عاميانـه و غيـرعلمي است و در يك تعريف مناسب ميتوان آن را بـه معناي وابستگي بيمارگونه به مصرف يك يا چنـد نـوع ماده مخدر دانسـت كـه سـبب بـروز رفتارهـاي مـواد جويانه شده و در صورت عـدم مصـرف مـواد مـوردنظر، علايم محروميـت در فـرد معتـاد بـروز مـيكنـد. منظور از مواد يك ماده شيميايي، نه خوراكي، است كه پس از مصـرف، وابسـتگي و نيـاز شـديد در فـرد بـه مصرف دوباره آن ايجاد ميكنـد. بـه عبـارت ديگـر اعتياد به معناي تكرار مداوم يك رفتار با وجود آگاهي از عواقب منفي آن است.
نتـايج تحقيقـي نشـان داد كـه آمار اعتياد طي دو دهه اخير در برخي مـواد بـا شـيب تقريباً يكساني پيش رفته است، بـه طـوري كـه در يـك نگــاه كلــي بــه آمــار و ارقــام ارايــه شــده در شــيوع شناسي هاي مختلف ،ميتوان نتيجه گيـري كـرد كـه در جامعه دانشجويي ،پـس از سـيگار و قليـان، بيشـترين ماده مصرفي در بين دانشجويان الكل اسـت و پـس از آن به ترتيب ترياك، حشيش، هرويين و ساير مـواد در رتبه هاي بعد قرار دارند.
نقش عوامل خانوادگي در روي آوردن افراد به مصرف مواد مخدر را نميتوان ناديـده گرفـت. محـيط خانواده عامل مهمي در شروع يا عدم شروع رفتارهاي اعتيــادي اســت. تــأثيرات آن چــه از طريــق وراثــت طبيعت و چه از طريق تعامـل خـانوادگي و تربيـت (بـه عنوان مثال نقش الگوگيري فرزندان از رفتـار اعضـاي خانواده و تعاملات درون خانواده)، بـه انـدازه اي مهـم است كه تعاملات سيستم خانواده را مي توان مسـئول گرفتار شدن يك يا بيش از يكي از اعضاي خانواده در رفتارهاي اعتيادي به عنوان نتيجه نقـشهـايي دانسـت كه براي حفظ عملكرد سيستم پذيرفته شده اند. هـر خانواده در هر مرحله از زندگي، بحرانها، درگيريهـاو نيازهاي سازگاري ويـژ هاي دارد. مفهـوم تـاب آوري خانواده نيز به معناي توانايي خانواده براي مواجهه بـا تغييرات در موقعيت هاي بحراني، توانايي احياي مجـدد و كسب تعادل پس از بحران است و شامل مؤلفـه هـاي ارتباط خانوادگي و حل مسـئله، بهـره منـدي از منـابع اقتصادي و اجتماعي، حفظ يك چشم انداز مثبت، پيوند خانوادگي، معنويت خانواده و توانايي ايجاد معنا بـراي ســختي اســت.رشــد و پويــايي خــانواده نيازمنــد تاب آوري آن در مقابل مشكلات متعددي اسـت كـه درطـول عمـر خـود بـا آنهـا مواجهـه مـيشـود و ايـن تاب آوري در مقابـل اسـترس بـه فرزنـدان نيـزمنتقـل ميشود و آنها نيز مواجهه ي مؤثري با موقعيـت هـاي فشار زا خواهند داشت. مفهـوم تـاب آوري خـانواده براي بسياري از حيطه هاي مرتبط بـا سـلامت، جـذاب بوده است و روند رو به افزايش پـژوهشهـاي متعـدد در اين زمينه، اين را نشان مـيدهنـد. نتـايج پژوهشـي نشـان داد كـه عملكــرد نامناسـب خــانواده بـا اعتيــاد فرزندان رابطه مثبت معني داري دارد. به طور خاص چنداني وجود ندارد، اما در مورد عملكرد خـانواده بـه تأثير ميگذارد. بـه طـور مثـال فـرد در موقعيـت هـاي طور كلي پژوهشهاي بيشتري(هر چند باز هـم نسـبت پرفشــار بــه احتمــال كمتــري بــه صــورت واكنشــيبه اهميت موضوع بسيار كم است) انجـام شـده اسـت. عكس العمـل نشـان مـيدهـد و يـا ايـن كـه از توانـايي بــراي مثــال نتــايج پژوهشــي نشــان داد كــه نقــش بيشتري براي تنظيم هيجانات و رفتار خود برخـوردار در مورد نقش تابآوري خـانواده در اعتيـاد پـژوهش افرادي كه در محيط خانواده زنـدگي مـيكننـد، هر كدام تواناييها و ويژگيهاي مخصوص به خود را نيز دارند. عوامل فردي هم بـه عنـوان يكـي از عوامـل تأثيرگذار بر گرايش افراد به اعتياد، نقـش مهمـي دارد.
يكي از ويژگيهاي فردي انسان سالم اين است كه ديـد درستي از واقعيت دارد، به اين معنا كه براي او آنچـه ميبيند، با آنچه واقعـاً هسـت، مشـابهت دارد. مفهـوم ذهن آگاهي به دليل اين كـه بـه فـرد كمـك مـيكنـد تـا زنــدگي را لحظــه بــه لحظــه تجربــه كنــد و تمــاس نزديك تري با واقعيت داشته باشد، به طور مستقيم بـرســلامت روانشــناختي و حتــي ســلامت جســمانيتأثيرگذار است و پژوهشـگران بسـياري بـ ه ويـژه درسالهاي اخير، اين موضوع را تأييد نموده اند.
در واقـع بـا توجـه بـه مطالعـه هـاي گونـاكوني كـه بـاروش هاي مختلفـي هـمچـون همبسـتگي، آزمايشـي و فراتحليل انجام شده است، ميتوان نتيجه گيري كرد كه ذهن آگاهي با افزايش بهزيستي و سلامت همراه است و اين كه آموزش ذهـن آگـاهي مـيتوانـد آثـار مثبـت روانشـناختي را بـراي افــراد ارمغـان بيـاورد. اثــرات روانشناختي مثبت در بسياري از جنبه هاي زندگي فرد خانواده در پيشگيري از اعتياد (ماننـد نقـش الگـودهيوالــدين بــراي فرزنــدان) بســيار مهــم و قابــل توجــه است. خواهد شد و از زندگي رضايت بيشتري خواهد داشت و نيز از شادي و نشاط بيشتري در زندگي برخـوردار خواهد بود و علايم و نشانه هاي مشكلات روانشناختي كمتري را گزارش خواهد داد.
در ارتباط بـا نقـش ذهن آگاهي در اعتيـاد نيـز بررسـیهـاي انجـام شـده نشان داده است كه رابطه منفي و معني داري بين ذهـن آگاهي و رفتارهاي اعتيادي وجـود دارد. در واقع افـرادي كـه بـه شـيوه اي ذهـن آگاهانـه زنـدگي ميكنند به احتمال كمتري بـه رفتارهـاي اعتيـادآوري هم چون گرايش به دخانيات و مواد مخدر دارند.در ايران كمتر شاهد هستيم كـه پـژوهش هـاي متمركز بر ذهن آگاهي و حتي پژوهش هاي مربوط بـه نقش خـانواده در اعتيـاد بـه قشـر جـوان و بـه ويـژه دانشجو و به عبارت ديگر بر پيشگيري اوليه از گرايش به مصـرف مـواد توجـه نمـوده باشـند. در حـالي كـه شناخت حاصل از چنين پژوهشهايي مـيتوانـد مـا را در طراحـي برنامـه هـاي پيشـگيرانه از مصـرف مـوادمخدر ياري نمايد.
علاوه بر اين، پژوهش حاضر با يكديد جامع نگرانه ابعاد مختلف سلامت روانشناختي رادر حوزه هاي فردي و خانوادگي در پيش بيني آمـادگي اعتياد لحاظ نموده است كـه در مطالعـه هـاي پيشـين كمتر به اين مسئله توجه شده است و صرفاً بر يكي از ابعاد تأكيد نموده اند. بنـابراين هـدف از ايـن پـژوهش، تعيين نقـش پـيشبينـي كننـدگي تـا بآوري خـانواده وذهن آگاهي براي آمادگي اعتياد در دانشجويان اسـت و با تكيه بر ادبيات نظري و پژوهشي فرض ميشود كـه اولاً تاب آوري خانواده ميتواند ميزان آمـادگي اعتيـا دانشـجويان را پـيشبينـي نمايـد و ثانيـًاً ذهـن آگـاهي ميتواند ميزان آمادگي اعتياد دانشجويان را پيشبينـي نمايد.
روش بررسی
ايــن پــژوه ش از نــوع همبســتگي اســت. درپژوهش حاضر تاب آوري خانواده و ذهـن آگـاهي بـه عنوان متغيرهاي پيشبين و آمادگي اعتيـاد بـه عنـوان متغير ملاك در نظر گرفته شده است.جامعـــه آمـــاري پـــژوهش حاضـــر شـــامل دانشــجويان دانشــگاه ياســوج در ســال تحصــيلي 1393ـ 1392 ميباشـند كـه از ميـان آنهـا 420 نفـر بـه شيوه نمونـه گيـري خوشـهاي چنـد مرحلـه اي انتخـاب شدند. ملاك انتخـاب حجـم نمونـه، جـدول كرجسـي ومورگان ميباشد، كـه بـا توجـه بـه تعـداد نمونـه، ميبايستي 370 نفر انتخاب ميشدند، اما به منظور بالابــردن روايــي تحقيــق و از بــين بــردن اثــر ريــزش نمونه گيري ميزان حجم نمونه به 420 نفر افزايش دادهشــد. بــراي انتخــاب نمونــه بــا تهيــه فهرســتي ازدانشكده هاي دانشگاه ياسوج كه شامل؛ چهار دانشكده فني و مهندسي، علوم پايه، علوم انسـاني و كشـاورزي بود، هر يك از آنها به عنوان يك خوشه در نظر گرفتـه شد .در مرحله بعد از هر دانشكده رشـت ههـاي مختلـفبه صورت تصادفي انتخاب و از هر كدام از رشته هاي مختلف، چند كلاس به صورت تصادفي انتخاب گرديـدو تمامي دانشجويان به پرسشنامه هايتحقيـق بعـد از ارايـــه توضـــيحات لازم، پاســـخ دادنـــد. در ضـــمن اطمينان دهي در مورد محرمانه ماندن اطلاعات و آماده ساختن افراد نمونه تحقيـق از لحـاظ روحـي و روانـي براي شركت در پژوهش از نكات اخلاقي رعايـت شـده ايـــن پـــژوهش بـــود. تعـــداد 12 شـــركت كننـــده، پرسشنامه هاي تحقيق را تحويل ندادند و يا به صورت ناقص تكميل نمودند، كه از احتساب در تحليـل آمـاري خارج شدند.
بر اين اساس در نهايت 399 نفر(195 مردو 204 زن) در پژوهش شركت كردند. جهت جمع آوري داده ها از مقيـاس ايرانـي آمـادگي اعتيـاد، پرسشـنامهتاب آوري خانوده و فرم كوتاه پرسشنامه ذهن آگاهيفرايبورگ استفاده شده است. مقيـاس ايرانـي آمـادگياعتياد با توجه بـه شـرايط روانـي و اجتمـاعي جامعـهايراني به وسيله زرگـ ر سـاخته شـ د. ايـن پرسشـنامه داراي 63 ماده و 5 داده دروغ سنج است. نمـره گـذاري آن بر روي يك پيوستار از كاملاً مخـالفم(0) تـا كـاملا موافقم(3) صورت ميگيرد.
در پژوهشي پايايي آن بـه شيوه ضريب آلفاي كرونباخ 78/0 برآورد گرديد. در پژوهش حاضر ضريب آلفاي كرونباخ ايـن مقيـاس 69/0 به دست آمد. در اين پژوهش، براي سنجش تـابآوري خــانواده از پرسشــنامه 66 ســوالي تــاب آوري خانواده استفاده شده است كه شامل 6 حـوزه ارتبـاط خانوادگي و حل مسئله، بهره مندي از منابع اقتصـادي،اجتماعي، حفظ يك چشم انداز مثبت، پيونـدخـانوادگي، معنويت خانواده و توانايي ايجاد معنا بـراي سـختي ودشواري ميباشد. از آزمودني خواسته ميشود كه برروي يك مقياس ليكرت از كاملاً مخـالفم (1) تـا كـاملاً موافقم(4) به سوالات پاسـخ دهـد. ايـن پرسشـنامه بـه وسيله سيكبي بـر اسـاس نظريـه تـاب آوري خـانواده والش سـاخته شـده اسـت و در طـي يـك بررسـي در ايران به وسيله سادات حسيني و حسين چاري ترجمه و اعتباريابي شد و نتايج نشان داد كه ايـن پرسشـنامه ابـزاري مناسـب و داراي شـواهد روان سـنجي مطلـوب براي سـنجش تـاب آوري خـانواده در فرهنـگ ايرانـي ميباشد(5). در پژوهش حاضر ضريب آلفاي كرون باخبراي نمره كلـي پرسشـنامه و ابعـاد آن بـين 56/0 و 79/0 به دست آمد.
هـم چنـين در پـژوهش حاضـر بـه منظور سنجش ذهن آگاهي از فـرم كوتـاه پرسشـنامه ذهن آگاهي فرايبورگ(FMI-SF) استفاده شده است. ايـن پرسشـــنامه داراي 41 گويـــه اســـت و از آزمـــودني خواسته ميشـود كـه بـر روي يـك مقيـاس هميشه تا به ندرت بـه سـوالات پاسـخ دهـد. درطــي يــك بررســي در داخــل كشــور كــه بــه وســيله قاســم يجوبنــه و همكــاران انجــام شــد، فــرم كوتــاه پرسشـنامه ذهـن آگـاهي فرايبـورگ ابتـدا بـه فارسـي ترجمه و سپس روايي و پايايي آن مورد بررسي قـرارگرفـت. روايـي همزمـان بـا مقيـاسهـاي خـودكنترلي (69/0=r) و تنظــــيم هيجــــاني (68/0=r) در ســــطح معني داري 10/0 مناسب گزارش شد. نتايج مدل تحليـل عاملي تأييدي نشان داد كه ساختار پرسشنامه برازش قابل قبولي با داده ها داشته و از روايي عاملي مطلوبي برخوردار اسـت. هـم چنـين پايـايي محاسـبه شـده بـااستفاده از ضرايب به دست آمده براي آلفاي كرونبـاخ 92/0، تتاي ترتيبي 39/0 و پايايي بازآزمايي به فاصله چهار هفته 38/0 به دست آمد(16). در پژوهش حاضـرپايايي با استفاده از ضـريب آلفـاي كرونبـاخ 92/0 بـه دست آمد. داده هــاي جمــع آوري شــده بــا اســتفاده از نرم افزار SPSS و آزمون هاي آماري ضريب همبسـتگي پيرسون و رگرسيون تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها
دامنه سني شركت كنندگان 81 تـا 82 سـال بـا ميـانگين سـني 58/12 بـود. همچنـين 5/59 درصـد از اعتياد، رابطه منفي و معني يداري وجود دارد. هم چنـين ارتبـاط بـين ذهـن آگـاهي و آمـادگي اعتيـاد، منفـي و معني دار به دست آمد. در واقع با توجه بـه نتـايج ايـن جدول ميتوان گفت كه با افزايش تاب آوري خانواده و افزايش ذهن آگاهي، ميزان آمادگي اعتيـاد نيـز كـاهش پيدا ميكند. بـه منظـور پـيشبينـي آمـادگي اعتيـاد بـراســاس تــاب آوري خــانواده و ذهــن آگــاهي از روش شده است.
بحث
گـرايش افـراد بـه اعتيـاد تحـت تـأثير عوامـل مختلفــي از جملــه عوامــل فــردي و خــانوادگي اســت. تأثيرهاي خانواده از طريق وراثت و تربيت بر اعضاي آن امري مسـلم بـوده و نقـش مهمـي در شـكل گيـري رفتارهاي فرزندان دارد. از طرفـي ويژگـيهـاي درون رواني افراد را نيز كه موجب تفاوتهـاي فـردي آنهـا حتي در يـك محـيط مشـترك مـيشـود، نبايـد ناديـده انگاشــت. هــدف از پــژوهش حاضــر بررســي نقــش تابآوري خـانواده و ذهـن آگـاهي در آمـادگي اعتيـاد دانشجويان بـود. نتـايج نشـان داد كـه رابطـه منفـي ومعني داري بين تـاب آوري خـانواده و ذهـن آگـاهي بـا آمادگي اعتياد وجود دارد. هم چنين تاب آوري خـانواده و ذهن آگاهي توانستند 31 درصد از واريانس آمـادگي اعتياد در دانشجويان را پيش بيني كنند.
در واقع زمانيكه افراد از تـاب آوري خـانوادگي بـالاتري برخـوردار باشند و در در زندگي روزمره نيز حضور ذهن داشته باشند، درنتيجه احتمال گرايش آنها به اعتياد نيز كمتـراست. رابطـه همبسـتگي معنـي دار مثبـت بـين ابعــاد تاب آوري خانواده (ارتبـاط خـانوادگي و حـل مسـئله، بهره مندي از منـابع اقتصـادي و اجتمـاعي، حفـظ يـك چشم انداز مثبت، پيوند خـانوادگي، معنويـت خـانواده، توانـايي ايجـاد معنـا بـراي سـختي) و آمـادگي اعتيـاد ميتواند راهي به سمت شناخت دقيق تـر همبسـته هـاي اعتياد به مواد مخـدر باشـد. پـيشتـر نيـز بـه اشـكال ديگـري، ايـن موضـوع تأييـد شـده اسـت. بـراي مثـال محققين عملكـرد نامناسـب خـانواده و نقـش الگـودهي والدين در گرايش به رفتارهاي پر خطر از جمله اعتياد را مهم تلقيّ نموده اند، تاب آوري خانواده باعث ميشود كه اعضاي يك خـانواده توانـايي مقابلـه مؤثر با مسائل و مشكلات را داشته باشند و ميتواننـد بر چالش هاي زندگي غلبـه كننـد. همـه خـانواده هـا درطول زندگي درگير بحران، چالش و مشـكلات هسـتند.
خانواده اي يافت نمـيشـود كـه در آن مشـكلي وجـودنداشته باشد. آنچه كـه اهميـت دارد نحـوه برخـورد ومقابله با مشكلات پيش آمده اسـت. تـا بآوري يكـي از توانمنــديهــاي مهــم بــراي مواجهــه بــا بحــرانهــا و موقعيتهاي تنش زا است و خـانواده نقـش مـؤثري درشكل گيري آن دارد. اگـر خـانواده در مقابـل مشـكلات متعـددي كـه در طـول عمـر خـود بـا آ نهـا مواجهـه ميشود، مقاومت و تابآوري داشته باشد، اين ويژگي به فرزندان نيز منتقل شده و آنها نيز مواجهه مـؤثري با موقعيتهاي فشار زا خواهند داشت. پژوهشهـاي متعددي نشان داده اند كه تابآوري سطح اعتيادپذيري افـراد را كـاهش مـيدهـد(24ــ22). خـانواده هـايي بـاتاب آوري بالا، به دليل اين كه ميتوانند به خوبي با هم ارتباط برقرار كنند و براي حل مشكلات از راهبردهاي كارآمدي همچون حـل مسـئله اسـتفاده مـيكننـد و درصورت نياز ميتوانند از كمك ديگران و يا منـابعي كـه ميتواند به آنها در كاهش مشكلات كمك كند، اسـتفاده كننـد، در نتيجـه از توانمنـدي بيشـتر و آسيب پـذيري كمتري برخوردار هستند. اعضاي ايـن خـانوادههـا بـه دليـل باورهـاي معنـوي كـه دارنـد حتـي در روزهـاي سخت نيز معناي زنـدگي را از دسـت نمـيدهنـد و بـه آينـده اميـدوار و خـوش بـين هسـتند. هـم چنـين بـين اعضاي خانواده انسجام، پيوند و صميميت وجود دارد و ميتوانند در لحظات سخت و دشوار كنار هم باشـند و از همديگر حمايت كنند. بنابراين يكي از توضـيحاتي كه ميتوان در تبين يافته بالا ارايـه داد، ايـن اسـت كـه تاب آوري خانواده از طريق افـزايش تـاب آوري فـردي منجر به كاهش آمادگي اعتياد ميشود.از طرفي رابطه همبستگي معني دار مثبـت بـين ذهن آگاهي و آمادگي اعتياد نيز دور از انتظار نبـوده وبا پژوهش هاي كه نشـان داده انـد بـين ذهـن آگـاهي و گرايش به اعتياد رابطه منفـي و معني دار وجـود دارد،هــم خــواني داد(52 و 31، 12).
ذهــن آگــاهي از طريــق توجه هدفمند، در اينجا و هـم اكنـون، و غيـر قضـاوتگونه نسبت به تجارب لحظه به لحظه پديدار مـيشـود. عناصر كليدي اين تعريف از ذهن آگاهي شامل آگـاهي ارادي، اينجـــا و هـــم اكنـــون و بـــدون قضـــاوت ميباشد. همانطور كـه مـيدانـيم ذهـن آگـاهي بـاتوان مندي براي تنظيم هيجانـات ارتبـاط نزديكـي دارد، به طوري كه به فرد كمك ميكند تا رفتارهاي واكنشـي نشان ندهد و توانايي بيشتري براي مقابلـه بـا شـرايط دشوار داشته باشد.
در حالي كـه معمـولاً افـراديكه به رفتارهـاي اعتيادي روي مـيآورنـد از توانـايي كــافي بــراي مواجهــه صــحيح بــا شــرايط بحرانــي برخوردار نيستند و رفتارهاي هيجاني بيشتري دارنـد، به طوري كه مطالعه هاي انجام شده گزارش نمودند كه افراد معتاد نسـبت بـه افـراد بهنجـار بيشـتر از سـبك مقابلهاي هيجانمدار استفاده ميكنند.
از طرفي اگربه اين موضوع توجه كنيم كـه افكـار منفـي، باورهـاي غيرمنطقي و در نتيجه استرس ،اضـطراب و افسـردگي گرايش فرد نسبت بـه اعتيـاد را افـزايش مـيدهنـد،ميتوان گفت ذهن آگاهي از طريق كـاهش ايـنحـالات، آمادگي اعتياد را كاهش ميدهند. از جمله محدوديت هاي پژوهش حاضر محدودنمــودن دامنــه متغيرهــاي خــانوادگي و فــردي در دانشجويان بود، ايـن در حـالي اسـت كـه متغيرهـاي بسياري ميتوانند در اين مفاهيم گنجانده شوند كه در تحقيق حاضـر صـرفاً بـه تـاب آوري خـانواده و ذهـن آگـاهي محـدود شـد. هـم چنـين ايـن پـژوهش در بـين دانشــجويان دانشــگاه ياســوج در ســال تحصــيلي تقدير و تشكر
1393ـ1392 صورت گرفته است، لذا در تعميم نتايج به از دانشــجويان عزيــزي كــه در انجــام ايــن ساير جمعيتهاي آماري بايـد احتيـاط شـود. توصـيه پژوهش همكاري كردند، تشكر و قدرداني ميگردد. ميشود كه بـا آمـوزش مهـارتهـاي مبتنـي بـر ذهـن آگاهي در سطح دانشگاه ها، بـه دانشـجويان در زمينـه ارتقاي سلامت روان و در نتيجه كاهش آشـفتگي هـاي آسيب پذيري آنها كاست.
نتيجه گيري
اعضاي خانواده و هم چنين آموزش مهارت هـاي ذهـن آگاهي به افراد، از ميزان آمادگي اعتيـاد بـه خصـوص در قشر جوان و دانشجو كاست.